در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دلتنگی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
به نام خدائی که هستی را با مرگ، دوستی را یک رنگ
زندگی را با رنگ، عشق را رنگارنگ، رنگین کمان را هفت رنگ
شاپرک را صد رنگ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .
گـاهـی در ذهـنـم
آنــقــدر واقـعـیــت داری
کـه دسـتـهـایـم هــوایت را در آغـوش می گــیـرد …
تنهایی و دل تنگی هایتان را پیشفروش نکنید
فصلاش که برسد به قیمت میخرند . . .
آدم خوب قصه های من
دلتنگت شده ام !
حجمش را میخواهی ؟؟؟
خدا را تصور کن …
دلتنگم…
مثل خیلی از روزهای زندگانی ام.
این روزها هیچ کس شریک غم و دلتنگی آدمها نیست؛
تنها همدم تنهایی ها و بی کسی هایم، یک قلم و چند ورق کاغذ تا نخورده است.
اگر روزی کاغذهایم تمام شوند چه کنم؟!!!
خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت . . .
یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم
شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم ؟
سرما نیست……!!!
دلتنگیه توست که به لرزه انداخته
چهار ستون دلم را ….
دلتنگم مانند نقطه چین هایی
که هیچ وقت به هم نمی رسند….
گاهی چقدر دلم برایت
تنگ میشود…
میدانی!؟
میگویم گاهی اما،
این گاهیها عجیب بوی
همیشه میدهند!
دلتنگى یعنی…
جاذبه برعکس شود؛
وزن زمین
روی دلت سنگینی کند..!
دِلتَنگـــی هَمـــون اَشکیـِــه کـِـه
رو کِتــابـِـت میــریــزه وَقتــی
مَثـَـلا داری دَرس میـخــونــی !
دلتنگى محله ای ست پر ازدحامِ یادت
که در شلوغی اش نه تنها تو را پیدا نمی کنم ،
که خود را هم گم میکنم …
شرمسار دستان توام
وقتی به جای دستان من
قلم در دست میگیری
تا بگویی دلتنگى!
اینکه یواشکی دلتنگش باشی
خیلی بهتر از اینه که بهش بگی
و هیچ جوابی نگیری …
به گمانم ” یادت ” پنجره ی احساسم را می کوبد
چرا که . . .
در دلم هوای دلتنگى به پاست . . .
گاهی آدم ها دلگیرند و دلتنگ
آرام میخزند کنجِ اتاق شان با یک بغل تنهایی ؛
گاهی تا اطلاع ثانوی تعطیل اند ؛
لطفا بعدا مزاحم شوید
همــه چــیـز بــا تــو شــروع شــد !
امــــا هــیـچ چــیـز بــدون تــــو تـمــام نـمـی شـــود ,
حـــتـی هــمـیـن دلــتـنـگــی هــای مـــن!
نه فقط من به تو دلتنگ
که در باغچه هم
لاله از داغ تو
دندان به جگر مىگیرد
گلوی آدم را
باید گاهی بتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود
دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است
دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند . . .
تشنه که میشوم
سرمیکشم دلتنگیت را
بغض بالا می آورم . . .
از ایـنجـا …
کـه هـسـتـم,تا انـجا کـه تو هـسـتی…
وجـب بـه وجـب..
دلـتـنـگـم…!
حوصله ام برفی ست!
با یک عالمه قندیل دلتنگی,
از گوشه های دلم آویزان!
آهای!
کافی ست ” کمی “ها کنی که ” آب”شوم!
دلتنگی یعنی؛
خیره شدن به سنگ فرشی
که قدمهای تو را زیارت کرده …
محمد مهدور
دلتنگی ام را
به سفر گره می زنم…!
تاجاده
یاد تو را
درمن گم کند…!
دلتنگی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم!
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا…
سهم من از تــو ،
همـین دلتنگـی ها ییست که . . .
بی دعوت می آینـد
و
خیال ِ رفتن نـدارند…
یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه…
بدی هاش یادت میره….
نامردیش یادت میره…
بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره…
وقتی با بیرحمی تنهات گذاشت یادت میره…
فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه…!
همین…
نمیدانم چرا ،
اما برایت سخت دلتنگم
در این مسلک که صورت های بی احساس بسوی قلب های ساده می تازند
من اینجا در صف مرگ شقایق ها برای رنگ چشمان تو دلتنگم . . .
فصل عوض میشود
جای آلو را
خرمالو میگیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی
از بس که گفتم دلم تنـــگ است،
دهانـــم گشــــاد شد ! !
ساز دلت که کوک نباشد …
فرقی نمی کند کجا باشی !
سرزمین مادری ؛ یا خانه پدری
هر دو یک رنگ دارد،
رنگ دلتنگی
کاش دفتر خاطراتم
چراغ جادو بود
تا هر وقت از سرِ دلتنگی
به رویش دست میکشیدم
تو از درونش
با آرزوی من بیرون می آمدی!
دلـــــم تـــــنگ اسـت ..
تـــــو بــــــیـا بــــشـکـاف !
و دوبــــــــاره ، کـــوک بـــزن !